۱۳۹۲ فروردین ۱۱, یکشنبه

احمد شهید انتخابات آینده ایران را غیر آزاد و ناعادلانه خواند

احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل دربارۀ ایران، با اشاره به تجاوز گسترده به حقوق اساسی و به ویژه حقوق مدنی و سیاسی مردم ایران، نتیجه گرفت که شرایط برای برگزاری یک انتخابات آزاد و عادلانه در این کشور فراهم نیست


احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در مورد ایران، به مناسبت سی وهفتمین سالگرد تصویب پیمان بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی که به امضای 167 کشور از جمله جمهوری اسلامی ایران رسیده، خواستار برگزاری انتخابات آزادانه و عادلانه در این کشور شده است.
در این بیانیه، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل یادآور شده است: کسانی که اعتقادات سیاسی مخالف جمهوری اسلامی ایران دارند و یا مذهبی متفاوت از مذهب رسمی این کشور اختیار کرده اند از حقوق مدنی و سیاسی‌شان محروم شده اند.
او گفته است که در دورۀ مأموریتش دربارۀ ایران، با بیش از ٤٠٠ فعال حقوق بشر و قربانیان سرکوب در این کشور مصاحبه و همزمان انبوهی از گزارشات سازمان‌های غیردولتی در خصوص وضعیت حقوق بشر در ایران را دریافت کرده است.
احمد شهید در ادامه گفته است: نتایج اطلاعات به دست آمده حاکی از نقض گسترده و منظم حقوق بشر در ایران است.
او در پایان تأکید کرده است که روش های تجاوز گسترده به حقوق بشر در ایران محدودیت شدید آزادی بیان، شکنجه و اعدام، قطع عضو و اعمال قوانین تبعیض آمیز علیه زنان و اقلیت هاست.
به همین دلیل، احمد شهید، در بیانیه اش تصریح کرده است که شرایط برگزاری یک انتخابات آزاد و عادلانه در ایران فراهم نیست.

۱۳۹۲ فروردین ۵, دوشنبه

کسری نوری پس از ۶۹ روز اعتصاب غذا از هوش رفت

کسری نوری که  به همراه صالح مرادی از دراویش زندانی در زندان عادل آباد شیراز هستند، بعد از ۶۴ روز اعتصاب غذای تر و پنج روز اعتصاب غذای خشک، ساعاتی پیش در اثر ضعف شدید از هوش رفت. این دو در اعتراض به انتقال وکلای زندانی دراویش به بند ۲۰۹ اوین، با وجود مشکلات جسمی، دست به اعتصاب غذا زده‌اند و خواسته شان بازگرداندن وکلا به بند ۳۵۰ زندان اوین است. 
صبح روز یکشنبه نیز در ملاقاتی که خانواده‌های این دراویش با این دو زندانی عقیدتی داشتند، وضع جسمی آنها را اسفبار و در آستانه مرگ  توصیف و اعلام کردند: "در صورت بروز هر حادثه‌ای مسئولین، مخصوصا قاضی صلواتی و وزارت اطلاعات، باید پاسخگو باشند، چرا که پس از بیش از شصت روز به خواسته کوچک آنها مبنی بر انتقال وکلای دراویش به بند ۳۵۰ اوین هیچ توجهی نکرده‌اند." 
به گزارش سایت "کلمه"، در این ملاقات دراویش زندانی به خانوادهایشان وصیت کرده و گفتند برای عقیده و خواسته‌شان دست از اعتصاب بر نمی‌دارند و گفته می‌‌شود هر یک از آنها بیش از ۳۵ کیلو وزن کم کرده اند و رئیس زندان نیز امروز شاهد عینی وضعیت ناگوار آنها بوده است. 
پانزدهم بهمن ماه گذشته نیز ماموران امنیتی و مسوولان زندان عادل آباد شیراز، کسری نوری و صالح مرادی را با وجود وضیعت جسمی وخیم مجبور به انگشت زدن زیر نامه‌ای کردند که در آن نوشته شده بود که وضعیت جسمانی این دو زندانی خوب است.
 صالح مرادی حدود ۱۹ ماه و کسری نوری نزدیک به ۱۵ ماه است که به اتهام‌های مختلفی چون تبلیغ علیه نظام، اقدام علیه امنیت ملی و عضویت در گروه مجذوبان نور و همچنین مصاحبه با رسانه‌های بیگانه در زندان عادل آباد شیراز زندانی‌ هستند. گفتنی است پرونده آنها در دادگاه انقلاب شیراز پس از گذشت ۱۷ماه همچنان مراحل رسیدگی را طی می‌کند.
در عین حال، به گزارش سایت "مجذوبان نور"، وابسته به دراویش گنابادی، علیرضا روشن و مصطفی عبدی از دراویش زندانی در بند ۳۵۰ زندان اوین نیز از روز اول فروردین سال جاری دست به اعتصاب غذا زدند. 
این دو در اعتراض به نگهداری وکلای زندانی دراویش در شرایط نامناسب بندهای امنیتی زندان اوین و برخوردهای خشن و توهین آمیز با آنها، دست به اعتصاب غذا زده و خواستار بازگرداندن فوری آنها به بند ۳۵۰ و پیگیری اقدامات درمانی برای ایشان شده‌اند.

۱۳۹۲ فروردین ۴, یکشنبه

وخامت حال زندانی سیاسی تبعیدی در سلولهای انفرادی زندان زاهدان

بنابه گزارشات رسیده به « فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران» اعتصاب غذای زندانی سیاسی تبعیدی ایرج محمدی در اعتراض به انتقالش به سلولهای انفرادی قرنطینه زندان مرکزی زاهدان .
روز پنجشنبه اول فرودین ماه زندانبانان ولی فقیه آخوند علی خامنه ای به سلول زندانی سیاسی ایرج محمدی یورش بردند. تمامی زندانیان سلول مربوطه را از سلول خارج کردند و وسایل آنها را تخریب و یا به سرقت بردند. سپس به زندانی سیاسی ایرج محمدی و هم خرج وی گفته شد که آنها باید به سلولهای انفرادی بند قرنطینه زندان زاهدان منتقل شوند.
زندانی سیاسی ایرج محمدی در اعتراض به یورش به سلولش در روز اول فروردین ماه و ایام عید نوروز و انتقال بی مورد آنها به سلولهای انفرادی دست به اعتصاب غذا زد.این زندانی سیاسی از ناراحتی حاد کلیوی رنج می برد و کلیه وی دچار خونریزی است یکی از پرسنل بهداری به او گفته است که قادر به درمان وی در بهداری زندان نیستند و باید در یکی از بیمارستان خارج از زندان درمان شود.
وضعیت جسمی زندانی سیاسی ایرج محمدی در سومین روز اعتصاب غذایش حاد شده است و گفته می شود به خاطر وخیم شدن وضعیتش او را به بهداری زندان منتقل کرده است
کسانی که در یورش به سلول زندانی سیاسی ایرج محمدی شرکت داشتند عبارتند از نارویی رئیس بازرسی زندان، غلامی رئیس اطلاعات زندان و یکی از ماموران به نام محمدی علی میری بنجار بودند. آفراد فول الذکر از شکنجه گران زندان زاهدان می باشند
اعمال و رفتار وحشیانه و ضد انسانی مأمورین مجری دستورات ولی فقیه آخوند علی خامنه ای حتی در ایام عید نوروز پایانی ندارد .
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، انتقال زندانیان سیاسی به سلولهای انفرادی و تحت شکنجه قرار دادن آنها در ایام عید نوروز را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و گزارشگر ویژه خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه آخوند علی خامنه ای به مراجع بین المللی قضایی است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید
کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد
گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد
سازمان عفو بین الملل
منبع سایت پارس دیلی نیوز

پیام تبریک عبدالفتاح سلطانی به مناسبت نوروز ۱۳۹۲


دوستان عزیزم سال نو همگی مبارک، ببخشید که دیر تبریک میگم به همتون، نه مشغول دید و بازدید بودم و نه مشغولیت‌های دیگه که همیشه دور رو برم ریخته… داشتم برای مامان و بابا می نوشتم. برای همه کسانی که در سال گذشته و همینطور سال‌های قبل برای بابا زحمت‌های زیادی کشیدند و مادرم رو تنها نگذاشتند سال خوشی آرزو می کنم و امیدوارم که هر اتفاقی برامون بیفته پیش هم بمانیم.
بابا هم برای همه آزادگان جهان و آزاد شدگان از زندان‌های ایران و تمامی ایرانیان و آن‌ها که به یاد فعالان حقوق بشرند سال نو رو در متن زیر به همه تبریک گفته:
چشم, گوش یا دهانتان را شاید ببندند ولی هرگز اندیشه‌هایتان را نمی توانند به بند کشند. پس مرغ آزادی را با اندیشه‌های ناب و خلاق پرورش دهید تا چنان نیرومند شود که شیشه ی عمر دیو سیاهی و جهل را با قدرت بر زمین کوبد و بند و زنجیر بافته ی شب پرستان را پاره کند .
اندیشه تان خرم و سر سبز ؛روانتان شاد ؛قلبتان پر از مهر و شادی و بازوانتان در ساختن آینده‌ای بهتر پر توان باد!
نوروز ۱۳۹۲ خجسته باد
عبدالفتاح سلطانی که وکالت بسیاری از فعالان سیاسی، مطبوعاتی و مدنی را بر عهده داشته متهم به “تبلیغ علیه نظام، تشکیل کانون مدافعان حقوق بشر، اجتماع و تبانی علیه نظام” و “تحصیل مال حرام” از طریق دریافت جایزه حقوق نورنبرگ شده است.
او که از تاریخ ۱۹ شهریور ۱۳۹۰ در زندان اوین به سر می‌برد با حکم بدوی که اواسط اسفند ماه از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی صادر شد به ۱۸ سال حبس، تبعید به برازجان و همچنین به ۲۰ سال محرومیت از حرفه وکالت محکوم شده و پس از آن در دادگاه تجدید نظر حکم زندان به ۱۳ سال کاهش یافت.
عبدالفتاح سلطانی در طول فعالیت‌های حقوقی و حقوق بشری خود و پیش از ۱۹ شهریور ۱۳۹۰ سه بار در زندان بوده و ماه‌های طولانی از مدت حبس خود را در انفرادی گذرانده است.

افشاگری یک خلبان سوری درباره کمک های نظامی ایران به رژیم اسد

یک خلبان سوری که اکنون از ارتش سوریه گریخته، فاش کرد که چندین بار به منظور دریافت کمک برای رژیم بشار اسد به روسیه و ایران پرواز کرده است.
 به گزارش روزنامه انگلیسی "تلگراف"، این خلبان سوری که خود را "ناظم" معرفی کرده، می گوید او و چند خلبان دیگر دو تا سه بار در ماه به منظور دریافت پول نقد به روسیه سفر می کردند. 
به گفته او، آنها در هر سفر مقادیر بسیاری پول نقد که برای پشتیبانی از رژیم سوریه صرف می شد، از روسیه تحویل گرفته و به داخل سوریه وارد می کردند. او همچنین مدعی شد که دست کم بیست بار به منظور دریافت تسلیحات نظامی ایرانی به تهران پرواز کرده است.
 به گفته او این تسلیحات برای سرکوب مخالفان بشار اسد، که از دو سال گذشته به اعتراضات گسترده‌ای علیه او دست زده اند، به کار می روند.
 این نخستین بار است که شخصی که در چنین عملیاتی شرکت داشته، درباره روند تحویل کمک های مالی و نظامی به رژیم اسد سخن می گوید. این سخنان در حالی بیان می شود که در پی تشدید دیگری‌های نظامی میان رژیم سوریه و مخالفان آن در روزهای گذشته، دو طرف یکدیگر را به استفاده از سلاح شیمیایی در درگیری های مسلحانه متهم کردند. 
 افشاگری‌ این خلبان سوری، نظر مسوولان امنیتی غربی مبنی بر پشتیبانی مالی و نظامی مسکو و تهران از رژیم بشار اسد را تایید می کند. "ناظم"، خلبان ٥٠ ساله، سپتامبر گذشته به همراه خانواده اش به یک شهر مرزی در اردن گریخت. 
او که پیش از این طرفدار حکومت اسد بود، زمانی تصمیم به ترک سوریه گرفت که به همراه چند تن از همکارانش پس از سقوط یک فروند هواپیما بازداشت شدند.
 مقامات رژیم اسد این اتفاق را مشکوک ارزیابی کرده بودند. وی می گوید در سفرهایی که به بسیاری از نقاط جهان داشته است، محموله‌های گوناگونی نظیر کمک های بشردوستانه، دارو، پول نقد و اسلحه به سوریه وارد کرده است.  
در این مصاحبه، "ناظم" همچنین به شرح دو سفر آخر خود در ژانویه و فوریه سال جاری میلادی به تهران پرداخت. وی گفت در جریان هر دو سفر، پس از رسیدن به تهران معمولا هواپیما به جای دیگری منتقل می شد تا به طور مخفیانه بارگیری شود.
 وی افزوده با اینکه به او درباره جزئیات محموله اطلاعی نمی دادند، به خلبانان بارها گفته شده بود که از پرواز در مسیرهای پر تلاطم پرهیز کنند؛ همچنین به او هشدار داده شده بود از آنجا که محموله ٤٠ تنی هواپیما تاب دست انداز و مسیر ناهموار را ندارد، باید در هنگام فرود "بسیار مراقب" باشند. 
"ناظم" می گوید مسوولان  با این روش آنها را آگاه می کردند که محموله حاوی مواد منفجره است. او ضمن تاکید بر این موضوع گفت: "اگر بار را نگاه می کردید، موشکی نمی دیدید. تنها می توانست مواد منفجره باشد. مقداری مواد منفجره بود به همراه ورقه‌های مسی، که در داخل  سوریه در ساخت اسلحه به کار برده می شدند."
 به گفته آقای "ناظم" از آوریل سال ٢٠١١ تا ژوئیه ٢٠١٢ ، بیست پرواز از سوریه به تهران انجام شده است. وی همچنین افزود که هواپیماهای سوری با اجازه مسوولان عراقی از طریق مرز هوایی عراق، و احتمالا بدون اطلاع آمریکایی ها، به دمشق باز می گشتند.
 روزنامه "تلگراف" در گزارش خود خاطرنشان کرده که صحت و سقم گفته‌های این خلبان سوری را نمی تواند تایید کند، اما هویت واقعی او برای این روزنامه مشخص شده است.
 همچنین خبرنگار این روزنامه تایید کرده که کارت شناسایی آقای "ناظم"، که نشان می دهد او در استخدام رسمی هواپیمایی سوریه بود، را دیده است.

۱۳۹۱ اسفند ۲۹, سه‌شنبه

خانواده خمینی به بهانه چهارشنبه سوری مخالفین این مراسم را به آتش کشیدند!...


سایت جماران که توسط خانواده آیت‌الله خمینی اداره می‌شود در شب چهارشنبه سوری با انتشار مطلبی مبنی بر موافقت خمینی با مراسم چهارشنبه سوری، حامیان مراجعی که با این مراسم مخالف هستند از جمله نظر رهبری را به آتش کشیدند!
این سایت نوشت:
شب آخرین سه‌شنبه سال، چهارشنبه سوری نام دارد که جزئی از مراسم نوروز است و برای بچه‌ها غروبی هیجان‌انگیز است.
بعضی‌ها به تپه‌ها می‌روند تا بوته‌های خار بچینند و در گرگ و میش هوا آتش روشن کنند و از روی آن بپرند و بگویند: زردی من از تو‌، سرخی تو از من..»
آیت‌الله خمینی با وجود خاطره ای تلخ در دوران کودکی از چهرشنبه سوری هرگز مخالفتی و نظر منفی با مراسم چهارشنبه‌سوری نداشته است!
با انتشار این یادداشت سایت‌های محافظه‌کاری از جمله بولتن نیوز، شهر خبر و... بلافاصله به این نوشته حمله کردند و نظرات بسیاری از روحانیون و مراجع از جمله خامنه‌ای را آوردند که طی آن؛ این افراد چهارشنبه‌سوری را «بدون مبنای عقلی» خوانده‌اند!

پیام ویدیویی شهبانو فرح پهلوی به مناسبت آغاز سال 2572


۱۳۹۱ اسفند ۲۶, شنبه

شيوا نظرآهاری و محمدحسين نعيمی‌پور به مرخصی آمدند


شيوا نظرآهاری، فعال حقوق بشر و محمدحسين نعيمی‌پور از فعالان مدنی در آستانه سال جديد خورشيدی به مرخصی آمدند.
به گزارش تارنمای کلمه، اين دو زندانی سياسی شامگاه سه‌شنبه ۲۲ اسفند از زندان به مرخصی آمده‌اند.
شيوا نظرآهاری تاکنون چندين بار بازداشت شده است. نخستين بار وقتی که ۱۸ سال داشت و به دليل اين‌که در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۲ همراه با شماری ديگر، در دانشگاه تهران شمع روشن کرده بودند تا ياد قربانيان حمله ۱۱ سپتامبر را زنده کنند بازداشت و به مدت ۴۰ روز در بند ۲۴۰ زندان اوين به‌سر برد تا اين‌که با وثيقه آزاد شد.
وی بار ديگر ۲۷ مرداد ۱۳۸۳ دستگير شد، زمانی که در تجمع مقابل دفتر سازمان ملل در تهران شرکت کرد. اين تجمع برای جلب توجه افکار عمومی نسبت به موقعيت زندانيان سياسی برگزار شده بود و بعضی از فعالان جزوه‌هايی حاوی شرايط زندانيان را پخش می‌کردند. نظرآهاری مجدداْ پس از ۲۰ روز بازداشت با قرار وثيقه آزاد شد اما پس از آن به همين دليل به يک سال حبس تعزيری محکوم شد.
اين فعال حقوق بشر، سومين بار ۲۴ خرداد ۱۳۸۸، چند روز پس از نتايج بحث‌برانگيز انتخابات رياست‌ جمهوری، دوباره بازداشت و ۱۰ شهريور با قرار وثيقه آزاد شد.

نظرآهاری ۲۹ آذر ۱۳۸۸ زمانی که در اتوبوس همراه فعالان ديگر قصد شرکت در مراسم تشييع جنازه آيت‌الله منتظری از مراجع تقليد را داشت، برای چهارمين بار بازداشت شد. وی در ابتدای اين بازداشت در اعتراض به دستگيری خود دست به اعتصاب غذای خشک زد و بر اثر وخامت وضع جسمی به بهداری زندان اوين منتقل شد. اين فعال حقوق بشر بيش از دو ماه در سلول‌های انفرادی نگه داشته شد و پس از ۹ ماه در شهريورماه سال ۸۹ با قرار وثيقه از زندان آزاد شد.

مدتی بعد وی به اتهام "محاربه (دشمنی با خدا)، تبليغ عليه نظام و تجمع غيرقانونی به قصد برهم زدن امنيت ملی" به چهار سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد. شيوا نظرآهاری ۱۸ شهريورماه ۱۳۹۱ خود را برای گذراندن دوران حبس به زندان اوين معرفی کرد.

محمدحسين نعيمی‌پور فرزند محمد نعيمی‌پور، مدير مسئول روزنامه توقيف شده ياس نو و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت است که از سال گذشته در زندان بود. وی به چهار سال حبس محکوم شده است.
 منبع وب سایت رادیو زمانه:http://www.radiozamaneh.com/news/iran/2013/03/13/25226

وکیل ستار بهشتی: شوک منجر به مرگ از سوی بازجو وارد آمده است

روز گذشته برخی از مقام های مسوول در پرونده مرگ ستار بهشتی وبلاگ نویس ایرانی مدعی شدند وی بر اثر شوک مرده است و عنوان کرده اند پرونده بررسی علت مرگ وی مختومه شده است اما وکیل خانواده ستار بهشتی با تاکید بر باز بودن پرونده گفته است اگر علت مرگ شوک هم باشد این شوک از سوی بازجو به ستار بهشتی وارد آمده است.

با گذشت چندمین ماه از مرگ ستار بهشتی در بازداشتگاه فتا و عدم برگزاری هرگونه دادگاهی در این زمینه روز گذشته مهدی دواتگری نماینده مجلس شورای اسلامی ادعا کرد که این پرونده بسته شده است. در حالی که گیتی پورفاضل، وکیل خانواده بهشتی در آخرین اظهار نظر در این رابطه گفته است:« چنین چیزی صحت ندارد و پرونده هنوز در مرحله مقدماتی است.»
این تحولاتی در حالی است که دو هفته پیش گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی با اشاره به کند شدن روند رسیدگی به پرونده فرزندش این رویکرد را غیرمنطقی توصیف کرده و گفته بود: متاسفانه تا کنون خبری از رسیدگی به پرونده ستار نیست. قرار بوده بعد از چهلم به پرونده فرزندم رسیدگی کنند، اما الان می گویند شش ماه طول خواهد کشید.
مادر ستار بهشتی تهدید کرده بود که اگر دادگاه علنی تشکیل نشود، او خود را در مقابل دادگاه خواهد کشت.
با این حال تاکنون هیچ مقام قضایی ای خبری پیرامون زمان برگزاری دادگاه بررسی قتل ستار بهشتی در بازداشتگاه پلیس ایران اعلام نکرده است.
اما مهدی دواتگری مسئول پیگیری پرونده مرگ ستار بهشتی در مجلس شورای اسلامی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران، درباره آخرین جزئیات مربوط به مرگ ستار بهشتی مدعی شده است: «شوک روانی و فیزیکی علت مرگ ستار بهشتی است و به عبارتی این پرونده بسته شده است.»
اما وکیل خانواده ستار بهشتی در گفتگو با صدای آلمان گفته است که چنین چیزی صحت ندارد و پرونده بسته نشده است.
به گفته خانم پورفاضل پرونده ستار بهشتی هنوز در مرحله مقدماتی است و حتی به دادگاه نرفته تا مختومه شود. پورفاضل می‌گوید تنها ممکن است پزشکی قانونی گزارش جدیدی درباره علت مرگ ارسال کرده و علت قطعی مرگ را اعلام کرده باشد که در آن صورت، باز باید دید شوک روانی و فیزیکی توسط چه شخصی به ستار بهشتی وارد شده است. وی تصریح دارد که این شوک قطعا توسط بازجو به ستار بهشتی وارد شده است.

۱۳۹۱ اسفند ۲۲, سه‌شنبه

این شخص را خوب به خاطر بسپارید

میرکاظمی، بزرگترین بدهکار بانکی کشور است! وی همانست که در تظاهرات پس از انتخابات ۸۸ اسلحه بدست بدنبال مردم بود!..؟

وی در بسیاری عرصه ها از حرکتهای خیابانی تا ارزی و بانکی و... دست دارد و با گردن کلفتی به فعالیت خود ادامه می دهد.


در حالی که سایت آینده نیوز و بازتاب، پیش از این در افشاگری هایی، وضعیت برخی از رانت خواران محترم اقتصادی نظیر زنوزی، انصاری، هدایتی، آریا، متقی، آقازاده همدانی، پهلوان و ایروانی را افشا کرده بود، ضمن پوزش از سرمایه داران عزیز، با افشای پرونده فردی موسوم به حسن رعیت، از این مولتی میلیاردرها اعاده حیثیت می کند.

فرد مذکور که از حلقه نزدیک به محمود کریمی می باشد، در بسیاری عرصه ها از حرکتهای خیابانی تا ارزی و بانکی و... دست دارد و با گردن کلفتی به فعالیت خود ادامه می دهد.

این فرد تنها به بانک کوچکی مثل بانک کشاورزی، ده ها میلیارد تومان بدهی دارد و بنابر گزارش بدهی های معوقه این بانک، فقط یک شرکت وی، به بانک کشاورزی ۲۲ میلیارد تومان بدهی معوقه داشته که ارزش این بدهی ها با افزایش قیمت دلار، دست کم سه برابر شده است.

در ادامه، برگی از پرونده رعیت که به مدد رانت ارباب شد، می آید:

سید حسن میرکاظمی، معروف به حسن رعیت، مدیر عامل کارخانه دنیای فلز، پارسیان فلز البرز، لوح فشرده پارس و ... می باشد.

از سید حسن رعیت تا سه سال قبل به عنوان بزرگترین بدهکار بانک کشاورزی نام برده می شد؛ به طوری که بدهی ایشان به بانک کشاورزی، بیش از ۱۷۵ میلیارد تومان تخمین زده شده است، به طوری که حتی با توجه به به سررسید مطالبات و عدم اقدام سید حسن میرکاظمی جهت تسویه بدهی و بی توجهی به اخطارهای مکرر بانک کشاورزی، اقدام به درخواست دو فقره اجراییه از دفتر اسناد رسمی ۲۹۲ تهران (دفتر خانه تنظیم کننده سند رهنی) نمود که پس از پیگیری های فراوان اجراییه ها در مهرماه سال ۸۶ صادر و پرونده های اجرایی کلاسه ۱۵۰۵۸ و ۱۵۰۷۹ در اداره سوم اجرای اسناد رسمی تشکیل شد.

ولی با حکم شعبه ۲۵ دیوان عدالت اداری مبنی بر دستور موقت توقف عملیات اجرایی مواجه شد و در ادامه، بانک کشاورزی با تنظیم لایحه ای به تاریخ ۱۴/۲/۸۸ مبنی بر عدم صلاحیت دیوان برای ورود به این پرونده و رد دلایل سید حسن میرکاظمی درخواست رد شکایت نامبرده را کرده است.

سید حسن میرکاظمی در سالهای گذشته، با ارتباط گیری با برخی از سخنرانان و مداحان به دعوت از آنها برای برگزاری مراسم در مسجد الهادی (ع) می پرداخت. با نصب تابلوهای گوناگون در میادین تهران و بعضاً اجاره بیلبوردهای اتوبانی با هزینه های گزاف و تبلیغات وسیع اینترنتی، تبلیغ هیئت مذکور انجام و تهیه و توزیع وسیع فیلم مراسم هیئت مذکور که دقایقی از آن اختصاص به پخش تصاویر گریه شخص سید حسن میرکاظمی و برادرش می باشد، انجام می شد.

برخی این موارد را زمینه ساز جلوگیری از برخورد دستگاه قضایی با وی می دانند.

اما ایشان امروز هم در آشفته بازار ارز بیکار ننشسته، بلکه به فعالیت شدید ارزی در بازار تهران و خیابان آرژانتین می پردازد.
وی به همراه دوستان خود (ابوالفضل – ر ، مسعود – ر و محمد – ی) که اتفاقا اینها هم از اطرافیان مداح چیذرنشین هستند، با ایجاد حلقه هایی به عنوان یکی از بزرگترین چهره های آشفته بازار دلار می باشد.

تاکنون خبری از برخورد مراجع قضایی با نامبردگان دریافت نشده ده است.

مهدی خزعلی در آستانه هفتاد و دومین روز اعتصاب غذا


محمدصالح خزعلی، فرزند مهدی خزعلی با بیان اینکه پنج شنبهٔ هفته‌ای که گذشت بعد از دو هفته دل نگرانی به دیدار پدر رفتیم، می‌گوید: پدرم از لحاظ روحی همچنان محکم و استوار ولی از لحاظ جسمی بسیار لاغر و ضعیف شدند.
به گفتهٔ وی، این زندانی سیاسی که هفتادمین روز اعتصاب غذای خود را می‌گذراند چندین بار به بهداری منتقل شده و به دلیل افت شدید فشار چند نوبت زیر سرم رفته و از شدت ضعف لرز شدید داشته است.
محمدصالح خزعلی در گفت و گو با کلمه همچنین می‌افزاید: از روز گذشته درد شدید معده شروع شده و ما نگران این هستیم که دوباره معدهٔ پدرم خونریزی کند، ایشان به زحمت راه می‌رفتند و پای خود را روی زمین می‌کشیدند و از ما خواستند که برایشان عصا ببریم.
وی با بیان اینکه تمام خانواده؛ یعنی مادر، من و خواهران و برادرم به ملاقات رفته بودیم می‌گوید: ملاقات کابینی بود که توانستیم بعد از دوهفته پدر را بیست دقیقه از پشت شیشه، آن هم با مراقبت زیاد که یک نفر کنار پدر نشسته بود و مدام ما را با دقت نگاه می‌کرد ببینیم.
فرزند این زندانی سیاسی در ادامه می‌گوید: پدرم به همراه یک جاسوس اسرائیل که به گفته خودش از موساد پول گرفته و جاسوس بوده در یک سلول هستند.
به گفتهٔ وی این جاسوس در سلول به اذیت کردن و بازجویی از پدرش می‌پردازد و عامل اطلاعات است برای شکنجه پدر.
محمدصالح خزعلی خاطرنشان می‌کند: پدرم می‌گفتند ایشان جاسوس است! اما نه جاسوس موساد! و من از دست این ادم امنیت جانی ندارم.
وی با تاکید بر اینکه پدرش همچنان مصمم به ادامهٔ اعتصاب خود است تصریح می‌کند: اعتصاب اعتراض ایشان به بی‌قانونی و قانون شکنی ست.
فرزند این زندانی سیاسی محبوس در بند امنیتی ۲۰۹ زندان اوین با تاکید بر اینکه برخوردهای مسئولان با آن‌ها خیلی بد شده است، خاطرنشان می‌کند که به نظر می‌رسد مقامات قضایی هیچ اختیاری در این پرونده ندارند.
به گفتهٔ خزعلی سه روز پیش پدرش را باز برای پرونده‌ای دیگر که آقایان ساخته‌اند به دادگاه برده‌اند و قاضی به مهدی خزعلی گفته است که بازجوهات گندش را درآورده‌اند.
وی تاکید می‌کند که قاضی پرونده به پدرش گفته که تو که آزادی.
به اعتقاد محمدصالح خزعلی اقایان به هر طریقی که می‌توانند در تلاش هستند تا پدرش را نگه دارند و تا به حال این سیزده پرونده برای وی ساختند.
مهدی خزعلی ضمن تشکر از کسانی که در خواست پایان اعتصاب داشتند: تا آخر ایستاده‌ ام
در این مدت فعالان و افرادی در نامه‌ها و پیام‌هایی با ابراز نگرانی از خطراتی که هر لحظه ممکن است به فاجعه‌ای منجر شود از مهدی خزعلی خواسته‌اند که به اعتصاب غذای خود پایان دهد.
با گذشت بیش از دو ماه از اعتصاب غذای مهدی خزعلی و در حالی که بازجو‌ها هر روز پرونده جدیدی برای او تشکیل می‌دهند، دختر آیت الله ربانی املشی از این رزمنده خیبر خواسته است که به اعتصاب غذای خود پایان دهد.
هفتهٔ گذشته زهرا ربانی املشی عروس آیت الله منتظری در نامه‌ای به فاطمه موسوی بجنوردی همسر مهدی خزعلی خواستار پایان خواستار پایان اعتصاب غذای این زندانی سیاسی شده بود.
وی در نامه خود با تقدیر از ایستادگی مهدی خزعلی و ضمن اشاره به اصل آزادی بیان در قانون اساسی نوشته بود: همسر شما که اینک اسیر است و به ظاهر ضعیف و ناتوان که از شدت آن حتی توان روی پا ایستادن را ندارد در سرای اهل قلم بر مبنای همین قانون، با جمع محدودی نظرات و عقاید مختلف را که شاید بعضاً هم با عقاید حاکمیت هماهنگ و همسو نبودند، می‌شنیدند و بیان می‌کردند. آنان نه سلاحی داشتند و نه سر جنگ با کسی.
فرزند مهدی خزعلی با بیان اینکه تمام پیام‌ها را به پدرش رسانده‌اند می‌گوید: پدرم ضمن تشکر از همه، گفتند که تا آخر ایستاده‌اند.
نامه ی وزارت اطلاعات برای ادامه ی نگهداری خزعلی در بند ۲۰۹
محمدصالح خزعلی می‌گوید: وزارت اطلاعات نامه‌ای زده است به بند ۲۰۹ که مهدی خزعلی را برای تحقیقات نگه دارید. اما نه تحقیقاتی انجام می‌شود و نه اصلا پرونده‌ای وجود دارد که تحقیقی لازم باشد، و نه هیچ حکمی مبنی بر بازداشت ایشان وجود دارد که اگر بود باید به پدر اعلام می‌شد.
زهرا خزعلی: پدرم نای بلند کردن پایش را نداشت
همچنین زهرا خزعلی فرزند دیگر این زندانی سیاسی روز گذشته در فیس بوک نوشته است: ملاقات پدر پس از دو هفته دل نگرانی و اضطراب از پشت شیشه‌های کابین ملاقات در حالیکه نور پنجره‌ها بر شیشه‌ها افتاده بود و مانع از واضح دیدنِ من می‌شد، سایهٔ مردی را دیدم که به زحمت راه می‌رفت و دمپایی سفیدی به پا داشت، از شدت ضعف و اُفت فشار پایش را روی زمین می‌کشید و نای بلند کردن پایش را نداشت، شانه‌های استخوانی‌اش افتاده و دست‌هایش به هم گره خورده بود، گویی از شدت سرما خودش را می‌پیچاند، با پیراهنی آبی رنگ به رنگ دل دریایی‌اش… نزدیک‌تر شدم و خود را به شیشه چسباندم تا بهتر ببینم، پدر بود، پدر عزیز‌تر از جانم، دست و پایم شل شد، بغض گلویم را می‌فشرد، با چشمانی پر اشک لبخندزنان به سوی ما می‌آمد.
آزادی و بازداشت مهدی خزعلی با دستور شخص رهبری
مهدی خزعلی پیش از بازداشت آخرش در آخرین نوشته خود در وبسایت شخصی با اشاره به تهدیدهای صورت گرفته از سوی برخی نهاد‌ها و اشخاص به صراحت گفته بود: آزادی من با دستور شخص رهبری بوده است و بازداشت و نقض امان فقط با دستور ایشان میسر است.
اعلام برائت از میرحسین موسوی و مهدی کروبی اولین بار در دیدار آیت الله خزعلی با فرزند زندانیش در اوین مطرح شد. وی از فرزند خود خواسته بود تا اعلام برائت کند تا بتواند از این حبس انفرادی‌‌ رها شود. اما مهدی خزعلی درخواست پدر را رد کرده بود.
مهدی خزعلی نهم آبان ماه سالجاری در جلسه سرای اهل قلم به اتفاق سایر شرکت کنندگان بازداشت شد و هر چند بعد از مدتی همه شرکت کنندگان این جلسه آزاد شدند، اما خزعلی تاکنون در حبس است که مدت زیادی از این حبس در انفرادی بند ۲۰۹ بوده است.
مهدی خزعلی که ششمین بار است به زندان اوین رفته است، پیش از بازداشت آخرش در وبسایت شخصی خود از تهدید‌ها سخن گفته و نوشته بود: چند روزی است که باز هم تهدید‌ها شروع شده است، باز هم توهم توطئه، اما من این بیدادگاه‌ها را به رسمیت نشناخته و نخواهم شناخت و در اعتراض به این روند دادرسی، به اعتصاب خشک دست خواهم زد، لب از آب و غذا فرو می‌بندم، می‌خواهم که چون سرورم حسین علیه السلام با لب تشنه به دیدار یار روم و از دست ساقی کوثر بنوشم. امید که با اهدای جان خویش یزیدیان را رسوا‌تر از پیش سازم. من بر این باورم که همه زندانیان سیاسی باید با اعتصاب غذای فراگیر، به این ظلم خاتمه دهند و این بیدادگاه‌ها را از بیخ و بن برکنند.
من اعتصاب غذا را در راستای تلاش و مبارزه مدنی می‌دانم و اعتصاب غذا و ایثار جان را آخرین سلاح مظلوم در دنیایی می‌دانم که صدایی به جایی نمی‌رسد. البته آزادی من با دستور شخص رهبری بوده است و بازداشت و نقض امان فقط با دستور ایشان میسر است!

پروین غفارخانی، شاعر جوان قربانی هوسبازی قاضی پرونده


به گزارش سایت فعالان در تبعید پروین غفارخانی نویسنده و شاعر، عضو جامعه هنری ایران از اعضای فرهنگسرای ارسباران و معاون دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی قلهک است که به دلیل عدم تمکین به پیشنهاد جنسی قاضی پرونده اش(خاکپور)؛ ابتدا به اوین منتقل و سرانجام به عنوان تنها راه اعتراض، اقدام به خودسوزی می کند.
بنا بر گزارش های رسیده به “کمپین صلح فعالان در تبعید” خانم پروین غفارخانی که در اردیبهشت سال ۹۰ به خاطر پیگیری شکایتش از یک مزاحم تلفنی به دادگاه خانواده در خیابان خارک مراجعه میکند؛ با پیشنهاد جنسی قاضی پرونده اش مواجه میشود.
بر اساس این گزارش پاسخ قاطع و تند خانم پروین غفارخانی موجب تشکیل پرونده سیاسی و اتهام توهین به رهبری برای این شاعر جوان شده و نامبرده بازداشت و پس از مدتی به زندان اوین منتقل میشود.
وی که به بیماری ام اس دچار بوده، به دلیل عدم رسیدگی و مراقبت پزشکی در زندان اوین فلج میشود.
این شاعر جوان سرانجام موفق میشود در حالیکه از ویلچر استفاده می کرد با وثیقه ۵۰ میلیونی و پس از یک هفته از زندان خارج شود.
بر اساس اظهارات یکی از نزدیکان خانم پروین غفارخانی به ”کمپین صلح فعالان در تبعید”، وی پس از درمان و برای پیگیری پرونده خود مجددا به دادگاه خانواده خیابان خارک و قاضی خاکپور مراجعه می کند و طبق تصمیم و تدارک قبلی تهدید به خودسوزی میکند.
بر اساس اظهارات شاهدان، آقای خاکپور، قاضی پرونده که این تهدیدات را جدی نگرفته بود؛ در پاسخ اقدام به پرخاشگری و توهین می کند که این واکنش قاضی موجب اجرایی شدن تصمیم قبلی خانم پروین غفارزاده، که برای رهایی از چنگال این قاضی و زندان و تهدید راه نجاتی نمی یافت؛ شده و در همان محل اقدام به خودسوزی می کند.
بر اساس گزارش نزدیکان خانم غفارخانی؛ حتی پس از خودسوزی و خانه نشین شدن ایشان؛ قاضی اقدام به آزاد سازی وثیقه وی نکرده و تا به امروز درخواستهای مکرر خانواده خانم غفارخانی برای آزادسازی منزل شان در جنوب تهران بی جواب مانده است.
نزدیکان این خانواده در گفتگو با این کمپین اعلام کردند : ” خانواده خانم غفارخانی تحت فشار و کنترل شدید امنیتی قادر به مصاحبه، اطلاع رسانی، پیگیری وضعیت پرونده و حتی آزادسازی وثیقه خود نیستند.
گفتنی است تهدید و فشار خانواده های قربانیان جنایات جمهوری اسلامی به خصوص در قبال قربانیان گمنام سابقه طولانی دارد که از جمله آن آزار و فشار خانواده سعید زینالی زندانی مفقود شده در زندانهای ایران و سکوت اجباری این خانواده برای سالها تا پیش از حوادث خرداد ۸۸ و یا آزار و تهدید خانواده ستار بهشتی، وبلاگ نویس به قتل رسیده در زندان های ایران نام برد.

مرتضوی: خانواده کشته شدگان وظیفه خود را انجام ندادند


سعید مرتضوی، یکی از متهامان پرونده بازداشتگاه کهریزک گفت: «آقای روح الامینی اگر وظیفه پدری اش را خوب انجام می داد قبل از تماس پلیس امنیت حداقل به ما می گفت که فرزندش دستگیر شده است.»
به گزارش مهر، سعید مرتضوی ظهر دوشنبه پس از پایان سومین جلسه دادگاه در جمع خبرنگاران عنوان کرد: «آقای ضرغامی از صمیمی ترین دوستان روح الامینی است. وی ابراز تاسف کرده که این دوست با سابقه که بسیار به هم نزدیک بوده اند وقتی فرزندش دستگیر شده حتی به وی نگفته است. آن زمان آقای ضرغامی حتی نامه هایی به ما می دادند که مثلاً فلان متهم و خانواده نادم و پشیمان است.»
وی هیچ اشاره به این نکته نکرده است که خانواده جوادی فر و کامرانی که از دوستان صمیمی ضرغامی نبوده اند باید چگونه بازداشت فرزند خود را به دادستانی تهران اعلام می کرده اند.
سعید مرتضوی با بیان این که "روح الامینی تا قبل از رسانه ای شدن موضوع پیگیری نکرده بود"خطاب به روح الامینی تاکید کرد: «سوال من این است آیا شما مسئولیت پدری خود را می پذیرید؟»
وی افزود: «آقای محسنی اژه ای وزیر(وقت) اطلاعات بارها از صدا و سیما تاکید کرد که نگذارید فرزندانتان در این حوادث حاضر شوند ولی از روزی که اینها دستگیر شدند تا وقتی که پلیس امنیت تماس گفت یک هفته طول کشید ولی آقای روح الامینی اصلاً تماس نگرفتند و حتی به آقای ضرغامی هم نگفتند.»
روایت متهم از دادگاه
دادستان سابق تهران دقایقی قبل در جمع خبرنگاران، در تشریح سومین جلسه دادگاه گفت: «امروز سومین جلسه دادگاه برگزار شد و من به دفاع از اتهام معاونت در قتل پرداختم. وکلای شاکیان خواستار حضور افرادی به عنوان گواه در جلسه دادگاه شدند. من هم خواستار حضور برخی مسئولین و مامورانی که در جریان بودند در جلسه دادگاه شدم. آنها باید در دادگاه حاضر شده و به عنوان گواه برخی حقایق را روشن کنند.»
وی تاکید کرد که کوچکترین اتهامی متوجه قضات نیست و قضات مسئول رسیدگی قضایی به پرونده هستند و اگر در خصوص متناسب نبودن قرار با اتهام و یا نحوه رسیدگی به موضوعی وجود داشته باشند مورد مواخذه قرار می گیرند.
دادستان سابق تهران با بیان این که "بازداشتگاه کهریزک رسمی و قانونی بوده و مربوط به اراذل و اوباش نبوده است"، گفت: «اراذل و اوباش در قانون تعریف نشده و این تعریف مطلبی ژورنالیستی است. در این بازداشتگاه متهمان مواد مخدر نگهداری می شدند و سالها قبل و پیش از اینکه دادسرا احیا شود مخصوص بند نسوان بوده و متهمان مفاسد اخلاقی آنجا نگهداری می شدند.»
مرتضوی گفت: «امروز دفاعیات خود را در قالب 43 صفحه به دادگاه دادم و با نظر رئیس دادگاه نسخه ای از لایحه خود را در اختیار شکات و وکلای آنها قرار دادم تا با بررسی آن اگر نظر خاصی غیر از شکایت دارند اعلام کنند.»
وی در پاسخ به پرسش در خصوص اخذ آخرین دفاع و تاریخ بعدی محاکمه، عنوان کرد: «رئیس دادگاه تاریخ بعدی محاکمه را مشخص نکرده است زیرا باید گواهان در دادگاه حاضر شوند همچنین در جلسه امروز آخرین دفاع من گرفته نشد و نوبت به دفاع آقایان حیدری فر و حداد نرسید.»
مرتضوی همچنین در خصوص مرخصی خود در زمان بازداشت های کهریزک نیز، گفت: «من قرار بود بهمن ماه سال 87 از رساله دکترای خود دفاع کنم اما به دلیل اینکه در ماموریت از سوی قوه قضائیه در پرونده منافقین بودم نتوانستم در آن زمان از رساله خود دفاع کنم. آن دو روزی که مرخصی گرفتم دیگر زمان دفاع از رساله قابل تمدید بود. رساله من مربوط به مواد مخدر به خصوص روانگردان ها بود که در حال حاضر به صورت کتاب به چاپ رسیده و باعث اصلاح قانون مواد مخدر شد. در زمانی که من مرخصی بودم 50 تن از معاونانم به وظایف مربوطه به دادسرا رسیدگی می کردند.»

هرانا؛ ایمان امیری دانشجوی رشته امنیت شبکه پس از سفر به ایران بازداشت شد


خبرگزاری هرانا - ایمان امیری دانشجوی رشته امنیت شبکه از دانشگاه مالموی سوئد پس از بازگشت به ایران در دوم بهمن ماه بازداشت شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، این دانشجو پس از بازگشت به کشور توسط نیروهای امنیتی و به دستور شعبه سوم دادسرای مستقر در اوین بازداشت و در بازداشت یکی از ارگان‌های اطلاعاتی بسر می‌برد.
یک منبع آگاه با ارسال گزارشی به هرانا اعلام داشت: "وی تحت فشار‌ها و شکنجه‌های روحی و جسمی مجبور به مصاحبهٔ ویدیویی شده است."
در طول یک ماه و نیم بازداشت وی، خانوادهٔ او امکان ملاقات با وی را نداشته‌اند. تنها برادرش دو روز پیش برای دقایقی موفق به دیدار او شده است که پس از این دیدار وضعیت روحی او را نامناسب و نگران کننده توصیف کرده است.

۱۳۹۱ اسفند ۱۹, شنبه

خانواده پناهندگان و معیارهای دوگانه حکومت اسلامی


خبرگزاری هرانا – جامعه ایران در مواجهه با توتالیتاریسم و حاکم شدن فضای انسداد تجارب بسیاری را طی سه دهه اخیر پشت سر گذاشته است؛ از اعدام‌های فله‌ای و نسل کشی ۶۷ گرفته تا تجاوز به عنف مورد به مورد و‌ گاه جمعی و از اعدام کودکان گرفته تا بازداشت‌های یکباره اعضای خانواده فعالین سیاسی اپوزیسیون.
بسیاری از این ضربات توسط نهادهای قضایی و امنیتی بر پیکره جامعه ایران وارد می‌شوند که بنا به اظهار قانون اساسی حکومت اسلامی هدفشان حفظ امنیت شهروندان بوده است و البته حفظ امنیت شهروندان، حفظ امنیت ملی و مقابله با فعالیت‌های ضد انقلاب همواره بهانه و دست آویزهای مناسب را در اختیار حکومت اسلامی قرار داده است تا به اشکال گوناگون بتوانند نقض حقوق بشر در ایران را توجیه کنند!
بهانه این نوشتار، یکی از روش‌های دستگاه امنیتی ایران است که در رویکرد حقوقی می‌توان آن را مصداق روشن و بارز نقض حقوق بشر شناخت؛ احضار، تهدید و بازداشت اعضای خانواده فعالین سیاسی و مدنی اپوزیسیون حکومت توسط دستگاه‌های امنیتی مساله ایست که اگرچه طی سال‌های پس از استقرار جمهوری اسلامی در ایران به کرات توسط نهادهای امنیتی اتفاق افتاده است، اما نقطه اوج آن سه سال پس از وقوع کودتای ۸۸ بوده که به موازات خروج فعالین سیاسی و دانشجویی از ایران اعضای خانواده آن‌ها به وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی و همچنین قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران احضار شده‌اند تا افراد خارج شده از کشور با در نظر گرفتن احتمال از دست دادن اعضای خانواده خود و یا صدمه دیدن آن‌ها دست از ادامه فعالیت بکشند و در مواردی نیز کار‌شناسان قضایی و امنیتی سعی کرده‌اند تا با ترغیب اعضای خانواد فعالین به برقراری ارتباط هدفمند، فعالین سیاسی و دانشجویی را متقاعد کنند که به کشور بازگشته و خود را به نهادهای قضایی و امنیتی معرفی کنند.
برای مثال، پس از کشته شدن ندا آقاسلطان در جریان اعتراضات سی‌ام خرداد ماه ۸۸، در پی افشاگری‌های نامزد وی، کاسپین ماکان در رابطه با قتل ندا توسط مامورین حکومتی و گزارشات وی از سرکوب مردم، توسط وزارت اطلاعات بازداشت گردید و پس از حدود ۲ ماه تحمل فشار روحی و جسمی، با تعیین قرار وثیقه به طور موقت از زندان آزاد و چند ماه بعد به ناگزیر کشور را ترک کرد. کار‌شناسان امنیتی با تحت نظر گرفتن برادر و پدر وی، به دفعات آن‌ها را به پلیس امنیت و دادگاه انقلاب احضار کردند و طی گفتگو با اعضای خانواده کاسپین نسبت به فعالیت‌های وی در خارج از کشور و تبعات آن برای اعضای خانواده، هشدارهای جدی به آن‌ها داده و ایشان را به عناوین مختلف تهدید کردند و از جمله با اشاره به ارائه سند منزل پدری کاسپین به ضابط قضایی به عنوان وثیقه از احتمال مصادره منزل پدری وی سخن گفتند. پس از سفر کاسپین ماکان به اسرائیل و دیدار وی با دولتمردان تل آویو، اعمال فشار علیه خانواده کاسپین شکل جدیدی به خود گرفت و «محسن» برادر وی که پیشینه فعالیت‌های سیاسی و عقیدتی نیز داشت، علنا تهدید به این شد که ممکن است به جای برادر خود بازداشت و محاکمه شود و همچنین پدر سالخورده وی که بیش از هشتاد سال سن دارد، از سوی بازجویان وزارت اطلاعات مورد هتاکی قرار گرفت و همه این‌ها در حالی بود که از زمان دستگیری کاسپین و سپس خروجش از ایران، همواره به خانواده وی گفته شد که در صورت ادامه فعالیت‌های کاسپین، او را از بین خواهند برد. در همین میان کاسپین که به کشور کانادا پناه برده است، را بار‌ها به مرگ تهدید کرده و به او سو قصد داشتند.

با مرور ابعاد پرونده قتل ندا و همچنین نوع رویکرد نهادهای امنیتی حکومت اسلامی نسبت به این پرونده و تلاش برای اثبات ترور ندا توسط هسته مرکزی ستاد میرحسین موسوی – یعنی‌‌ همان خواسته‌ای که سعید مرتضوی دادستان اسبق و حیدری معاون وزارت اطلاعات در گفتگوهای دوره بازداشت کاسپین با وی مطرح کرده بودند – می‌توان فهمید که بیشترین هراس مقامات امنیتی ایران که سبب اعمال فشار روز افزون آن‌ها بر خانواده ماکان شده ناشی از این مساله است که کاسپین ناگفته‌های بسیاری از ترور ندا و دوره دو ماهه پس از آن در بازداشتگاه دارد و سخن گفتن وی می‌تواند تبعاتی بسیار سنگین و پیش بینی نشده برای مجموعه حکومت ایران داشته باشد.
طی ۳ سال پس از کودتا، ثبت حدود دوزاده مرتبه احضار و بازجویی پدر کاسپین ماکان با اینکه خانواده کاسپین به ناچار هیچگونه تماسی با وی برقرار نکرده‌اند، تنها نمونه‌ای از اقدامات ضد بشری حکومت اسلامی است. دوازده مرتبه‌ای که دفعات آخر آن طی زمستان ۹۱ و دقیقا پس از انتشار مصاحبه وی با سایت رهسا نیوز اتفاق افتاده است.
از دیگر نمونه‌های این نوع برخورد و مواجهه می‌توان به بازداشت همسر امید شریفی دانا زندانی سیاسی در دوره بازداشت وی و همچنین اعمال فشار بر مریم ملک‌پور، خواهر سعید ملک‌پور اشاره نمود.
سعید ملک‌پور یکی از زندانیان بازداشت شده در جریان طرح مضلین اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در زمستان ۸۷ بود که از سوی دادگاه انقلاب اسلامی به اعدام محکوم شد. تلاش‌های خواهر و همسر وی برای آگاه سازی افکار عمومی نسبت به بی‌گناهی وی و اعتراض آن‌ها به حکم اعدام سعید، سبب شد تا طی چندین مرحله کار‌شناسان وزارت اطلاعات و قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران طی تماس‌های تلفنی و احضار مریم، وی را تهدید به بازداشت کنند و نسبت به تبعات سنگین فعالیت وی برای لغو حکم اعدام سعید هشدارهای جدی به وی بدهند. فشارهای روزافزون امنیتی و قضایی اگرچه باعث نشد که عزم مریم ملک‌پور در داخل و همسر سعید در کانادا برای روشنگری افکار عمومی متزلزل شود و نهایتا قوه قضاییه مجبور به لغو حکم اعدام وی شد، اما مریم را وادار کرد تا در نخستین روزهای پاییز ۹۱ ایران را ترک کند.
این در حالیست که مطابق مواد نهم، دهم، یازدهم و دوازدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر نه شخصی را می‌توان خودسرانه بازداشت و یا توقیف کرد و نه پیش از اثبات اتهامات وارد شده به افراد در دادگاه صالحه می‌توان مورد آزار و یا بازداشت قرار داد.
در ماده۹ به صراحت آمده است: احدی را نمی‌توان خود سرانه توقیف، حبس یا تبعید نمود.
در ماده ۱۰ نیز آمده است: هرکس با مساوات کامل حق دارد که دعوایش به وسیله دادگاه مساوی و بیطرفی، منصفانه و علنا رسیدگی بشود و چنین دادگاهی درباره حقوق و الزامات او یا هر اتهام جزایی که به او توجه پیدا کرده باشند، اتخاذ تصمیم بنماید.
ماده ۱۱: الف) هر کس به گناهی متهم شده باشد بیگناه محسوب خواهد شد تا وقتی که در جریان یک دعوای عمومی که در آن کلیه تضمینهای لازم برای دفاع از او تامین شده باشد، تقصیر او قانونا محرز گردد.
ب) هیچ کس برای انجامـ یا عدم انجام عملی که در موقع ارتکاب، آن عمل به موجب حقوق ملی یا بین المللی جرم شناخته نمی‌شده است محکوم نخواهد شد. به همین طریق هیچ مجازاتی شدید‌تر از آنچه که در موقع ارتکاب جرم بدان تعلق می‌گرفت درباره احدی اعمال نخواهد شد.
ماده ۱۲: احدی در زندگی خصوصی، امور خانوادگی، اقامتگاه یا مکاتبات خود نباید مورد مداخلههای خود سرانه واقع شود و شرافت و اسم و رسمش نباید مورد حمله قرار گیرد. هر کس حق دارد که در مقابل این گونه مداخلات و حملات، مورد حمایت قانون قرار گیرد.
با در نظر گرفتن این موارد مصرح در اعلامیه جهانی حقوق بشر و همچنین اعتراض حکومت اسلامی نسبت به گزارشات سالیانه نهادهای بین المللی در زمینه نقض حقوق بشر در ایران، به نظر می‌رسد که مسئولین سیاسی حکومت اسلامی و به ویژه قوه قضاییه آن معیارهایی دو گانه دارند که به آن‌ها اجازه می‌دهد بی‌کمترین تردید هرگونه فشاری را علیه شهروندان غیر نظامی و افرادی که بعضا حتی مورد اتهامی برای آن‌ها در محاکم قضایی ثبت نشده است اعمال کنند و آنگاه از پایبندی و اجرای ضوابط حقوق بشری در زندان‌ها و دادگاه‌های خود نیز سخن بگویند.


بی‌خبری مطلق از وضعیت علی اصفهانی و نگین کریمی

از وضعیت دو فعال مدنی که از آذر ماه در بازداشت به سر می‌برند هیچ خبری در دست نیست.
بنا به اخبار رسیده از خبرگزاری دانشجویان فعال جنبش سبز در داخل ایران آقای علی اصفهانی و خانم نگین کریمی در 25 آذر 91 در حالی که مشغول پخش برگه هایی  مربوط به زندگی و نحوه مرگ مرحوم" ستار بهشتی "*بوده اند ، توسط مامورین دستگیر شدند.

این دو تن که از معترضان  و فعالین جنبش سبز نیز می باشند به همراهی تعداد دیگری از دانشجویان و معترضان در اقدامی فرهنگی و اعتراضی اقدام به چاپ و نشر وقایع انتخابات و بعد از آن و مسائل جاری در ایران میکردند که متاسفانه دستگیر شده و تا کنون هیچ خبری از این دو تن در دست نیست.
در پی مصاحبه ای که خبرگزاری دانشجویان فعال جنبش سبز با خانواده اصفهانی داشته اند، برادر آقای علی اصفهانی وضعیت  کنونی برادرش را نگران کننده اعلام کرد و در مورد محل نگهداری ایشان نیز اعلام بی اطلاعی نمود خانواده این بازداشت شدگان تا کنون موفق به ملاقات ایشان نشده اند و از جامعه بین المللی و سازماتهای حقوق بشر در این خصوص تقاضای کمک کرده اند.

خانواده خانم نگین کریمی نیز از ترس فشارها و اذیت و آزار ماموران امنیتی  حاضر به مصاحبه نشدند. دو عضو دیگر این گروه آقای رضا رشیدی و خانم سارا حاج میری که ارتباط مستقیم با این فعالیت داشته اند تحت تعقیب مامورین حکومتی قرار داشته واز منزل هر دو  تفتیش به عمل آمده و هیچ گونه خبری از این دو تن در دسترس نیست.

۱۳۹۱ اسفند ۱۷, پنجشنبه

دیدبان حقوق بشر: ایران به آزار و اذیت خانواده ستار بهشتی پایان دهد

دیدبان حقوق بشر روز پنج‌شنبه خواستار برگزاری تحقیقات جنایی شفاف در مورد مرگ ستار بهشتی شد و افزود که مقام‌های ایران باید به آزار و اذیت خانواده بهشتی پایان دهند.

دیدبان حقوق بشر ۱۷ اسفندماه با انتشار بیانیه‌ای با اظهار این‌که پس از گذشت چهار ماه از مرگ ستار بهشتی، تحقیقات جنایی ایران در این خصوص هنوز به اتمام نرسیده است، از قوه قضائیه ایران خواست تا در این زمینه دست به تحقیقاتی «سریع، مستقل و شفاف» بزند.

ندیم حوری، معاون مدیر بخش خاورمیانه دیدبان حقوق بشر، با اشاره به عدم بازجویی از افراد مسئول در مرگ ستار بهشتی از سوی مقام‌های مسئول جمهوری اسلامی، مشخص نشدن دلیل مرگ وی و همچنین آزار و اذیت خانواده این وبلاگ‌نویس، گفت به نظر می‌رسد هدف این است که دلایل مرگ ستار بهشتی مخفی بماند.

ستار بهشتی به‌ واسطه فعالیت‌های اینترنتی خود روز ۹ آبان، توسط پلیس سایبری ایران، فتا، بازداشت شد و ۱۳ آبان‌ماه در «تحت‌نظرگاه پلیس فتا» درگذشت. تاکنون دلیل مشخصی برای مرگ ستار بهشتی اعلام نشده است.

خانواده ستار بهشتی که معتقدند فرزندشان کشته شده است، خواهان محاکمه بانیان این امر و قصاص آنها شده‌اند.

در همین زمینه گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی، در گفت‌و‌گوی اختصاصی با سحام‌نیوز که ۱۶ اسفندماه منتشر شد، گفت: «من فقط قصاص می‌خواهم و نه چیز دیگر. از همه نهادهای حقوق بشری، سازمان‌ ملل و مهم‌تر از همه از حاکمیت ایران می‌خواهم تلاش کنند تا دادگاه رسیدگی به قتل ناجوانمردانه فرزندم علنی باشد.»

وی افزود: «همین جا اعلام می‌کنم اگر به خواسته ما توجه نشود، من به نوبه خود مقابل دادگاه خودکشی خواهم کرد.»

طبق گزارش‌ها، خانواده ستار بهشتی در این مدت تحت فشار بوده‌اند.

در این زمینه گوهر عشقی به دیدبان حقوق بشر گفته است که ۱۴ بهمن‌ماه شخصی از دادستانی به منزل‌شان مراجعه کرده و توصیه کرده است تا با رسانه‌ها در مورد مرگ ستار بهشتی صحبت نکنند.

پرونده ستار بهشتی همچنان در دست بررسی است و وکیل خانواده ستار بهشتی می‌گوید ارسال نشدن پرونده از دادسرا به دادگاه٬ پس از «حدود چهار ماه» نشان‌دهنده «روند کند رسیدگی‌ها در دستگاه قضایی» است.

۱۳۹۱ اسفند ۱۵, سه‌شنبه

نتانیاهو : ايران در مذاکرات هسته ای در پی خريد زمان است

در حالی که قدرت های مذاکره کننده در برابر ايران در مذاکرات دو روزه هسته ای هفته گذشته در آلماتی، پايتخت پيشين قزاقستان، روند گفت و گوها را «مثبت» ناميده و تا حد زيادی از «نتايج» به دست آمده ابراز رضايت کرده اند، در اسرائيل، بنيامين نتانياهو، نخست وزير اين کشور، گفت که ايران در اين مذاکرات به «شيوه و ترفند» خود برای خرید زمان ادامه داده است.
آقای نتانياهو يکشنبه سيزدهم اسفند، سوم مارس، در آغاز نشست هفتگی دولت خود در اورشليم، بيت المقدس، گفت: «از نظر ما، مذاکرات اخير، تلف کردن وقت جامعه جهانی توسط ايران جهت خريد زمان برای خود بود».
ايران و نمايندگان آمریکا، روسیه، فرانسه، بریتانیا، چین و آلمان ، کشورهای موسوم به گروه ۱+۵ روزهای هشتم و نهم اسفند در شهر آلماتی قزاقستان دور تازه ای از مذاکرات هسته ای را برگزار کردند. 
نخست وزير اسرائيل،  به  اظهارات اولی هاينونن معاون پيشين مدير کل آژانس بين المللی انرژی اتمی در روزهای گذشته در مصاحبه با روزنامه آمريکايی «وال استريت جورنال» اشاره کرد  که گفته است، ايران به احتمال زياد در حال ساخت مخفيانه يک کارخانه پلوتونيوم در دشت کوير، برای سرعت دادن به برنامه های توليد بمب هسته ای است.
 بنیامین نتانیاهو  با اشاره به این اظهارات گفت: «گزارش ها می گويد که ايران غير از غنی کردن اورانيوم، درصدد توليد جنگ افزار غيرمتعارف از راه های ديگر نيز هست».
وزير راهبردی اسرائيل ژنرال ذخيره موشه يعلون نيز جمعه در مصاحبه با راديو اسرائيل از قدرت های مذاکره کننده در برابر ايران، بطور تلويحی انتقاد کرد و پرسيد: «آيا آنها، ماهيت فريبکارانه ايران و ترفندهای هميشگی آن را نشناخته اند و باز هم می خواهند، گول بخورند؟».
اسرائيل بويژه از اينکه در مذاکرات روزهای سه شنبه و چهارشنبه هفته گذشته در آلماتی، طرف های مذاکرات از ايران نخواستند که سايت غنی سازی اورانيوم در «فردو» را ببندد، (در حالی که اين امر، خواسته اکيد نتانياهو بود)، و نيز از اينکه گروه ۱+۵ مشوق های جديدی را برای ايران در نظر گرفت که سرآغاز رفع تدريجی تحريم ها عليه ايران خواهد بود، ناخشنود است.
علی اکبر صالحی، وزير خارجه ايران، يکشنبه، سيزدهم اسفند در تهران، گفت: «تحريم ها عليه ايران نه تنها تشديد نخواهد شد بلکه از امروز، شاهد رفع تدريجی آنها خواهيم بود و آن را تفأل به خير می دانيم».
رسانه های جهانی تأييد می کنند که قدرت های مذاکره کننده از ايران تنها خواستند که غنی سازی بيشتر اورانيوم با غنای ۲۰ درصد را به حالت تعليق درآورد و نيز به ايران امکان داده اند که بخشی از اورانيومی را که تا کنون غنی کرده، برای سوخت رآکتور تحقيقاتی اميرآباد تهران حفظ  کند.
روزنامه «واشينگتن پست» يکشنبه نوشته بود امتيازاتی که آمريکا برای ايران در اين مذاکرات در نظر گرفت، تمامی تلاش های سال های گذشته را در برابر ايران، از بين می برد... و دولت اوباما با کاهش سطح انتظارات خود از ايران با هدف تشويق تهران به سازش بر سر برنامه هسته ای اش، بازی خطرناکی را آغاز کرده است، که در واقع توافقی ظاهری خواهد بود و در برابر، زياده خواهی های سران تهران را بالا می برد».
تأکيد نخست وزير اسرائيل و چند مقام ارشد ديگر اين کشور بر روند مذاکرات هسته ای قزاقستان، در حالی است که آمريکا خانم وندی شرمن، سرپرست هیأت آمريکايی در اين مذاکرات را، در پايان نشست آلماتی، مستقيم از قزاقستان به اورشليم فرستاد تا او، نخست وزير و نيز رييس جمهوری اسرائيل را شخصاً در جريان مطالب مطرح شده در آن مذاکرات از سوی هیأت های ۱+۵ و پاسخ های سعيد جليلی، دبير شورای عالی امنيت ملی ايران، بگذارد.
با وجود اين، شيمعون پرز، سياستمدار کهنه کار، پس از ديدار با خانم شرمن گفته  بود که «به دستگاه رهبری اوباما برای جلوگيری از دستيابی ايران به بمب اتم، ايمان کامل دارد».
در همين حال، برخی از تحليلگران اسرائيل می گويند که آقای نتانياهو که در تلاش برای تشکيل دولت ائتلافی جديد خود ناکام شده، و شنبه شب، دو هفته ديگر از شيمعون پرز رييس جمهوری کشورش، برای انجام مأموريت محموله مهلت گرفت، با استفاده از «کارت ايران» و تأکيد دوباره بر «خطر اتمی ايران»، درصدد بود رهبران احزاب اسرائيلی را به هم پيمانی با خود تشويق کند.
آقای نتانياهو در روز پايان مذاکرات هسته ای قزاقستان و در حالی که آمريکا، بريتانيا و روسيه ، نظرهای مثبتی در خصوص پاسخ های ارائه شده از سوی ايران بيان می کردند، گفته بود: «بايد تحريم ها عليه ايران را به مرحله فلج کنندگی رساند و تا تهديد به حمله نظامی نباشد، سران تهران تأديب نمی شوند».
نتانياهو معتقد است که ايران در ماههای آينده از «خط  قرمز» هسته ای خواهد گذشت- واين در حالی است که فريدون عباسی رييس سازمان انرژی اتمی ايران يکشنبه سيزدهم اسفند در يک همآيش فن آوری های هسته ای در اصفهان، گفت ايران راه اندازی سه هزار سانتریفوژ پيشرفته تر برای غنی سازی اورانيوم را «نهايی» کرده است و سانتریفوژهای نسل های پيشين را که «راندمان پايين داشت» کنار می گذارد.
آژانس بين المللی انرژی اتمی نيز در آخرين گزارش خود که دو هفته پيش منتشر شد، همانند اسرائيل، نگران است که راه اندازی سانتری فيوژهای پيشترفته تر در سايت غنی سازی نطنز يا «فردو»، آهنگ پيشرفت برنامه های اتمی ايران را سريع تر کند..
در اين ميان، اهود باراک، وزيردفاع اسرائيل، برای گفت و گو با چاک هيگل، وزير دفاع جديد آمريکا، از جمله درباره برنامه های اتمی ايران، يکشنبه راهی آمريکا شد.
ناخشنودی همزمان اسرائيل از ايران و نوع مذاکراتی که قدرت های جهانی در برابر ايران داشته اند،  در حالی است که قرار است دور بعدی مذاکرات هسته ای ايران و ۱+۵ روز شانزدهم فروردین در آلماتی ادامه يابد و روزهای بيست و هفتم و بيست و هشتم اسفند نيز نشست فنی کارشناسی درباره برنامه اتمی ايران در استانبول برگزار گردد.
تحولات روند مذاکرات ايران و ۱+۵ در حالی است که نتانياهو که گفته بود «رسيدگی به معضل اتمی ايران در اولويت دستور کار دولت جديد او خواهد بود»، تنها ۱۳ روز ديگر برای تشکيل دولت تازه خود وقت دارد.
آقای نتانياهو گفته است که در ديدار با باراک اوباما ،  به هنگام سفر رييس جمهوری آمريکا به اسرائيل، درباره مسئله مهم اتمی ايران با او گفت و گو خواهد کرد.

محمدجواد روح بازداشت شد

محمد جواد روح، دبیرسیاسی ماهنامه مهر روز یکشنبه ۱۳ اسفند در منزل خود بازداشت شد. 

در همین حال روز دوشنبه، حيدر مصلحی، وزير اطلاعات، روزنامه‌نگاران دستگير شده را  «دست‌نشانده استکبار» خوانده و گفت که با بازداشت اين روزنامه‌نگاران دشمنان نظام «آشفته» شده‌اند.
 خبرگزاری جمهوری اسلامی ايران ، گزارش داده است که حيدر مصلحی روز دوشنبه ۱۴ اسفندماه در اصفهان گفته است: «مجموعه‌ای متشکل از ۶۰۰ خبرنگار که ۱۵۰ نفر آنان در داخل کشور و مابقی در خارج کشور فعاليت رسانه‌ای خود را هماهنگ می‌کردند، مورد ضربه نيروهای وزارت اطلاعات قرار گرفته‌اند.»
حیدر مصلحی تاکيد کرده است که هدف وزارت اطلاعات از این بازداشت‌ها جلوگيری از به‌وجود آمدن «فتنه»، قبل از انتخابات است.
 يازدهمین انتخابات  رياست جمهوری ايران قرار است روز ۲۴ خردادماه سال آينده برگزار شود.
موج جدید بازداشت روزنامه‌نگاران از هفتم بهمن ماه  آغازشد. از مجموع ۱۹ روزنامه‌نگاری که حدود یک ماه قبل بازداشت شدند، تاکنون مطهره شفیعی، علی دهقان، فاطمه ساغرچی، جواد دلیری، حسین یاغچی، کیوان مهرگان، امیلی امرایی، نرگس جودکی، ریحانه طباطبایی، اکبر منتجبی، پوریا عالمی، میلاد فدایی، سلیمان محمدی و پژمان موسوی اصل همگیقید وثیقه یا کفالت  آزاد شده‌اند.
در حال حاضر نسرین تخیری (دبیر اجتماعی روزنامه اعتماد)، ساسان آقایی (دبیر گروه بین‌الملل روزنامه اعتماد)، صبا آذرپیک (خبرنگار سابق روزنامه اعتماد) احسان مازندرانی (خبرنگار روزنامه اعتماد) در زندان به سر می برند که از عصر روز یکشنبه  محمد جواد روح (دبیر ماهنامه مهرنامه) نیز به آنها اضافه شده است.
پیش از این فدراسيون بين المللی روزنامه‌نگاران از بيانيه های وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ايران در مورد روزنامه‌نگاران بازداشت شده انتقاد کرده بود و آن را تهديد مستقيم عليه آزادی رسانه‌ها در ايران ارزيابی کرده بود.
اين فدراسيون همچنين برخورد مقام‌های ايرانی با روزنامه‌نگاران را«قلدرمابانه» توصيف کرده و گفته بود که آنان تلاش می‌کنند روزنامه‌نگارانی را هم که در دسترس رژيم نيستند را از طريق تحت فشار قرار دادن خانواده‌ها و دوستانشان وادار به سکوت کند.
چهار تن از گزارشگران ويژه سازمان ملل متحد،‌ عفو بين‌الملل، گزارشگران بدون مرز، ديدبان حقوق بشر،‌ کميته حفاظت از روزنامه‌نگاران، سازمان اطلاع‌رسانی و امنيت خبرنگاران ايتاليا،‌ اتحاديه روزنامه‌نگاران کانادايی مدافع آزادی بيان، شورای رسانه‌های ملی و قومی کانادا و مرکز بين‌المللی حقوق بشر در کانادا،  اتحاديه اروپا و دولت‌های آمريکا، بريتانيا و فرانسه نيز اين بازداشت‌ها را محکوم کرده‌اند.
در عين حال،‌ بيش از ۲۰۰ روزنامه‌نگار ايرانی،‌ در داخل و خارج از ايران،‌ در بيانيه‌ای به بازداشت این روزنامه‌نگاران اعتراض کرده و خواستار آزادی آنها شده‌اند.
ايران يکی از بدترين آمارها را از نظر آزادی مطبوعات در جهان دارد. گزارشگران بدون مرز در فهرست سالانه شاخص آزادی مطبوعات، ايران را از ميان ۱۷۹ کشور جهان در رتبه ۱۷۴ قرار داده است.