۱۳۹۱ اسفند ۹, چهارشنبه

ممانعت از خودکشی آقای پورشجری برای تدارک قتل تدریجی وی


محمد رضا پورشجری، زندانی سیاسی و نویسنده وبلاگ «گزارش به خاک ایران» است که دیدگاه ها و نقد های دینی خود را نسبت به اسلام ,با نام مستعار سیامک مهر می‌نوشت ، آقای پورشجری در تاریخ ۲۱ شهریور ۱۳۸۹ در منزل مسکونی خود در کرج به جرم وبلاگ نویسی دستگیر شد و از سوی دادگاه انقلاب تهران به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شد
وی در مدت ۷ ماه سلول انفرادی که در مدت بازداشت موقتش گذرانده بود مورد شدید‌ترین شکنجه‌های جسمی و روحی از جمله اعدام مصنوعی و ضربه زدن بوسیلهٔ باطوم برقی قرار گرفته تا جایی که ناچار برای اینکه مجبور به قبول توبه نامه نشود , تصمیم به خودکشی با شیشهٔ عینکش می‌گیرد که هم اکنون علائم بخیه‌های روی مچهای دستانش گواه این داستان است
پیشتر میترا پور شجری در آذر 91  در گفتگو با هرانا وضعیت جسمانی پدرش را بسیار وخیم اعلام کرد تا جایی که به گفته وی دیگرحتی هیچ یک از ارگانهای فیزیکی بدن او در سلامتی کامل نبود.  وی در آن گفت و گو تاکید کرد : در حال حاضر آنچه که مایه نگرانی بسیار عمیقی است ؛  مشکل قلبی است که در زندان پیدا کرده است بگونه‌ای که حتی زندگی اورا تهدید می‌کند
گفتنی است آن زمان حتی به گفته پزشک زندان، آقای عادل‌ نژاد بهرام ؛ عمل بای پاس روی قلب وی را ضروری و کوتاهی در این کار را منجر به ایست قلبی اعلام کرد.
آن زمان نه مسولین زندان به مداوای او اقدام کردند و نه با مرخصی او موافقت شد که دست کم بتواند در بیرون از زندان به عمل قلب اقدام کند. تا جاییکه حتی از دادن داروهای مسکن قلبی به این زندانی هم دریغ میشد.
اخبار وخامت وضعیت سلامت این زندانی سیاسی و ممانعت از اعزام به بیمارستان و حتی درمان وی در زندان را به تناوب توسط خبرگزاریها مخابره شده و می شود ولی متاسفانه هیچگاه تاثیری در رفتار مسوولین زندان ؛ با وی نشده است .
وی اخیرا و به تاریخ 15 بهمن 91 طی نامه‌ای که توسط کمیته گزارشگران حقوق بشر منتشر شده بود ، از کلیه حقوق دانان و وکلا درخواست کرده که از طرف وی در دادگاه‌های بین المللی اقامه دعوی کرده و از دولت و مقامات قضایی جمهوری اسلامی به دلیل ضرب و شتم، شکنجه و حبس ایشان شکایت کنند.
وی در این نامه که با عنوان ” من شکایت می کنم ” شروع می شود , می نویسد
اینجانب محمد رضا‌پور شجری دارای نام مستعار سیامک مهر نویسنده وبلاگ «گزارش خاک ایران» بدین وسیله از وکلا و حقوقدانان محترم تقاضا دارم چنانچه مقدور ایشان می‌باشد، بر من منت نهاده قبول زحمت بفرمایند به وکالت از طرف من در هر کدام از دادگاههای ایالت متحده آمریکا که امکانش هست علیه دولت جمهوری اسلامی ایران و دستگاه قضایی این رژیم از بابت توقیف و ضرب و شتم و شکنجه و محکومیت من به ۴ سال حبس تعزیری بنا به اتهامات واهی و پوچ و احمقانه‌ای چون توهین به مقدسات، تبلیغ علیه نظام و توهین به چیز مهملی بنام «مقام معظم رهبری» اقامه دعوی نموده و با تنظیم دادخواست، ضمن محکوم کردن آراء صادره از محاکم اسلامی، مسئولان جمهوری اسلامی را ملزم به جبران خسارت و جبران ضرر و زیان ناشی از مدتی که در حبس بوده‌ام و نیز از بابت عوارض ناگوار جسمی و روحی این واقعه بنمایند.
باشد که این اقدام، ایرانیان محکوم شده در بیدادگاه‌های رژیم سرکوبگر اسلام و سایر قربانیان جنایات آخوند‌ها را تشویق نماید تا از این طریق و با طرح شکایت در دادگاههای ایالت متحده آمریکا، فریاد دادخواهی خود را هر چه رسا‌تر به گوش جهانیان برسانند.
زندان مرکزی کرج (ندامتگاه
  میترا پورشجری فرزند این زندانی سیاسی در گفتگو با گزارشگر هرانا اعلام داشته : ” روز گذشته پدرم را برای انجام آزمایشات پزشکی به بهداری زندان منتقل کردند و با تزریق آمپولی برای بازگردن رگ های قلب وی اعلام داشتند در صورتی که پدرم به بیمارستان مجهز جهت انجام عمل جراحی منتقل نشود، امیدی برای بازیافتن سلامتی وی وجود ندارد و هر لحظه خطر سکته قلبی برای وی وجود دارد.”
وی در ادامه افزود: “ماه گذشته دکتر های ندامتگاه (امجدی، نژاد بهرام) نامه عدم تحمل کیفری پدرم را امضاء کرده بودند. و خواستار آزادی ایشان از زندان شدند. که البته در نهایت با مخالفت “قاضی ناظر زندان” و “دادستان” مواجه شد.”
وی در خصوص وضعیت پزشکی وی اعلام داشت: ” دو رگ اصلی منتهی به قلب ایشان کاملا مسدود شده است و وضعیت سایر رگ ها بر اساس آخرین آزمایشات خوب نیست.”
و در ادامه اعلام کرد: ” پدرم برای آخرین بار با من صحبت کرد و تلاش های صورت گرفته برای دریافت عدم تحمل کیفر را با توجه به بروکراسی ها و کارشکنی های موجود بی نتیجه دانست.”
بر اساس گزارش کمیسیون پزشکی زندان ندامتگاه محمد رضا پورشجری با توجه به پیشرفت بیماری قلبی اش در پی عدم درمان بموقع علی رغم تلاش های صورت گرفته، قادر به تحمل کیفر نیست و می بایست هر چه سریعتر به بیمارستان و مرخصی استعلاجی اعزام شود. امری که تاکنون دادستانی با آن مخالفت کرده است و موجب تشدید نگرانی از وضعیت این زندانی شده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر